نکته مهمی که در شکلگیری بحرانها وجود دارد و نباید فراموش کرد، بیصداقتی وعدم شفافیتی است که بعضاً در ساختار اداری ایران دیده میشود.
امیدواریم براساس وعدهای که پزشکیان داده، دولت او از دروغ پرهیز کند؛ زیرا دروغ در سیاست ابتدا برای فریب رقیب و مردم گفته میشود ولی در نهایت دروغگویان و پنهانکنندگان حقیقت اسیر تورهای دروغی میشوند که خودشان آنها را بافتهاند.
وارونه کردن واقعیت در دولت قبل بیش از همه وبال همان دولت و مردم شد. برای نمونه در موضوع مهم برق که اکنون به مرحله خاموشی رسیده است، یک کارشناس ارشد انرژی توضیح میدهد که دولت قبل با نیم تراوات ساعت خاموشی صنایع صنعت برق را تحویل گرفت و با ۷برابر افزایش یعنی بیش از ۳/۵تراوات ساعت خاموشی به دولت دکتر پزشکیان تحویل داد.
ناترازی برق را حدود ۶هزار مگاوات از دولت روحانی تحویل گرفت و با ۲۱هزارمگاوات ناترازی آن را به دولت پزشکیان تحویل داد. همه اینها در حالی است که آنان رئیس دولت خود را قانع میکردند که برق در مسیر بهبودی است و همه تقصیرات را هم به دوش دولتهای پیشین میانداختند. درحالیکه آنها وظیفه داشتند که مسائل را مطابق وعدههای دادهشده حل کنند. آن اندازه دنبال اختلافات داخلی بودند و از آن لذت میبردند و حتی از این هم خوشحال شدند که دولت پزشکیان را گرفتار در زمستان سرد کردهاند.
آنان که منتظر زمستان سخت برای اروپا بودند تا بلکه از این نمد کلاهی برای خود بدوزند و نتوانستند، حالا دل خود را برای زمستان سردی خوش کردهاند که برای مردم و ولینعمتهای خود ایجاد کردهاند. آنان که ظرفیت تولید گاز را به حداقل رساندند و مانع اجرایی شدن قرارداد کرسنت شدند و چند دهه گازهای کشور را سوزاندند و با هیاهوهای ضدتوسعه و ضدبرجام شرکت توتال را از پارسجنوبی خارج کردند و پروژه خود را به قطر برد، اکنون خوشحال هستند که مردم و صنعت بدون گاز هستند؛ درحالیکه مردم ایران روی منابع گاز نشستهاند.
این حد از نفرتپراکنی و قدرتطلبی در تاریخ و سیاست کمسابقه است. امیدواریم آقای پزشکیان با تکیه بر ایده وفاق بتواند همزمان بهسوی حل مسائل خارجی و موضوعات اساسی داخلی حرکت کند. شانسهای ایران برای عبور از بحرانهای فزاینده، دائمی نیست.
چه کسانی به مرحوم رئیسی گزارش میدادند که وضعیت برق خوب است؟